ثبت نام در سایت

برای استفاده از امکانات سایت عضو شوید.

نام کاربری:  
رمز عبور:    
کد معرف:    
  • ایمیل شما هرگز در اختیار دیگران قرار نخواهد گرفت.
  • هر زمان که بخواهید مي توانيد عضويت خود را لغو کنيد.
92 5 100 1

معنی کلمه fix

معنی fix از مرجع آموزشی زبان اول دبیرستان به همراه تلفط و مثال

توسعه کلمه fix

در اینجا مثالها، کاربردها، نوع کلمه، مترادفها، متضادها و دیگر موارد را به اشتراک گذاشته و در مورد هر یک نظر خود را اعلام نمایید.

  • محمد مهدی
    1398/02/25 Wednesday, May 15, 2019

    كار گذاشتن‌، درست‌ كردن‌، پابرجا كردن‌، نصب‌ كردن‌،محكم‌ كردن‌، استواركردن‌، سفت‌ كردن‌، جادادن‌، چشم‌دوختن‌به‌، تعيين‌ كردن‌، قراردادن‌، بحساب‌ كسي‌ رسيدن‌، تنبيه‌كردن‌، ثابت‌ شدن‌، ثابت‌ ماندن‌، مستقر شدن‌، گير، حيص‌وبيص‌، تنگنا، مواد مخدره‌، افيون‌


  • محمد مهدی
    1398/02/25 Wednesday, May 15, 2019

    embarrassing situation, predicament (Slang); location, position (i.e. of a ship or individual); clear understanding; dose of a narcotic drug or something which is strongly desired (Slang)

  • محمد مهدی
    1398/02/25 Wednesday, May 15, 2019

    they are in a bit of a fix: PREDICAMENT, plight, difficulty, awkward situation, corner, tight spot; mess, mare's nest, dire straits;

  • محمد مهدی
    1398/02/25 Wednesday, May 15, 2019

    he needed his fix: DOSE;

  • پیمان
    1399/03/25 Sunday, June 14, 2020

    We’ve finally fixed on a place to have the concert.





به زبان آموزان سایت زبان افزا بپیوندید و با ارسال نظرات خود ما را در ارائه هرچه پربارتر خدماتمان یاری فرمایید.   راهنمای ثبت نام در سایت